لغات انگلیسی و اصطلاحات تخصصی و کاربردی آتشنشانی

لغات انگلیسی و اصطلاحات تخصصی و کاربردی آتشنشانی
Fire =آتش
Fire fighting=آتشنشانی
Fire fighter=آتش نشان
Fire truck =خودرو آتشنشانی
Ambulance=امبولانس
Ax=تبر
Boots =چکمه
Danger =خطر
Flag =پرچم
Flame =شعله
Flashlight=چراغ قوه
Hatchet =تبر دسته کوتاه
Helmet =کلاه ایمنی
Hero = قهرمان
Hose= لوله آتشنشانی
Hydrant=شیر آتشنشانی
Ladder =نردبان
Rope =طناب
Water =آب
Wrench = آچار

TIC:دوربین حرارتی

life Safety :حفظ جان
Property conservation :نگهداری اموال
Incident stabilization :تثبیت حادثه
Environmental :محیط زیست
Unity of command :وحدت فرماندهی
Span of control :حوزه کنترل
Division of Labour:تقسیم کار
Discipline:نظم و انضباط
Fire engine :خودروی آتشنشانی که پمپ اب دارد
و می تواند آب رسانی کنند
Fire track :خودروی آتشنشانی که پمپ کاربردی
ندارد

B.A:breathing apparatus: دستگاه تنفسی
Exposure protection:محافظت از تجهیزات
Track company :گروهی که سوار بر خودروی
فایر تراک هستند (مانند تیم نجات )
Engine company :گروهی که سوار بر خودروی
فایر انجین هستند(تیم اطفای حریق )
Attack :حمله به حریق
Rescue company :تیم نجات
Hazardous materials
company :HAZMATگروه
Rapid intervention :تیم مداخله سریع
RIC:تیم مداخله سریع
Rehab:واحد توانبخشی نیروها در هنگام عملیات
Emergency medical /ambulance company :گروه کمک های اولیه و پیش بیمارستانی
Special rescue company :گروه ویژه نجات
Standard operating procedure
SOP : دستورالعمل استاندارد عملیاتی
Fire opraatus driver /operator :اپراتور
خودروی آتشنشانی
Fire department officer : افسرسازمان
آتشنشانی
Fire department incident safety officer :افسر ایمنی حادثه
Fire department health safety officer :افسر سلامتی نیرو ها
Communication personal :(پیام گیر )مسئول
ارتباطات
Maintenance :مسئول تعمیرات خودروی
آتشنشانی
Fire protection engineer :بازرسان حریق
Instructor :مدرس علوم آتشنشانی
Training officer/Chief of training: مجموعه
آموزشی ایستگاه آتشنشانی
ICS:سیستم فرماندهی حادثه

(Incident management system (IMS):سیستم مدیریت حادثه
Emergency response plan:طرح پاسخ به شرایط اضطراری

Command :فرماندهی
Command post :پست فرماندهی
Division:تقسیم بندی ناحیه حادثه

Airport fire fighter:آتشنشانی فرودگاهی
Technical rescuer fire fighter:آتشنشانی نجات تخصصی Wildland fire fighter:آتشنشان جنگل و مراتع
Municipal fire fighter:آتشنشان شهری
Structural fire fighter: آتشنشان شهری
Industrial fire fighter:آتشنشان صنعتی
PPE:پوشش کامل آتش نشان با دستگاه تنفسی
PPC:پوشش کامل اتش نشان بدون دستگاه تنفسی
SCBA)self-contained breathing apparatus):دستگاه تنفسی فردی
EPA:برنامه سلامت آتش نشان

Extinguishmer:خاموش کننده دستی
Smothering :خفه کردن ،رقیق کردن
Cooling :سرد کردن
Chain breaking:شکستن واکنش های زنجیره ای
Saponification:صابونی کردن
Surface to mass ratio :نسبت سطح به جرم
STMR:نسبت سطح به جرم
Fire ball:آتش سوزی توپی شکل که در حریق مخازن شکل می گیرد
Pool fire:اتش سوزی استخری مایعات قابل اشتعال
Spill fire:آتش سوزی مایعات قابل اشتعال بروی سطح
Jet fire:آتش سوزی مشعلی گازهای قابل اشتعال که در نشتی شدید با انفجار همراه می باشد
Flaming :باشعله
No flaming :بدون شعله
FP :فوم پروتئینی
AFFF:فوم لایت واتر
FP- Ar:فوم پروتئینی مقاوم در برابر الکل
Chimney Effect :اثر دود کشی
Convention:جابجای،همرفت
Condition:هدایتی ، رسانش
Radiation:تابش ،تشعشع
LEL:پاین ترین حد تراکم گازهای قابل اشتعال
UEL:بالاترین حد تراکم گازهای قابل اشتعال
Flash point :نقطه شعله زنی
Fire point:نقطه اشتعال
Flash over:آتش سوزی سراسری
Rollover :دودهای چرخان که با زبانه های شعله همراه می باشد
Compression:فشرده سازی
Condensation :سرد سازی
Ventilation :تهویه
Natural:طبیعی
Forced : اجباری
PPV:تهویه فشار مثبت
NPV:تهویه فشار منفی
Ventilation company :گروه تهویه
Process industrial :صنایع فرایندی
Decontamination :پاکسازی
Technician:نیروی متخصص
Confined space :فضای محصور

Offensive :عملیات تهاجمی

Defensive:عملیات تدافعی

volunteer:داوطلب
Directive:دستورات ،فرامین
Logistics Section Chief:افسر واحد پشتیبانی
Strategic mode:اصل استراتژیک
Media :رسانه
Work ethic:اخلاق کاری
Comprehensive training:آموزش جامع و فراگیر
Rehabilitation:توانبخشی
Team integrity:یکپارچگی تیمی
loss of equipment:مفقودی تجهیزات
protective clothing:پوشش حفاظت فردی
drill:تمرین
Size up critical factors:اندازه گیری فاکتورهای مهم و حیاطی
Chemical reaction:واکنش شیمیایی
Oxidation:اکسیداسیون
Endothermic reactions:واکنش گرما گیر ج
Flaming combustion:واکنش شعله روی
pyrolysis:پیرولیز ،گرماکافت
reducing agent:ماده کاهش پزیر
Hydrogen cyanide:هیدروژن سیانید
Incipient stage:مرحله اشتعال اولیه
Growth stage:مرحله رشد
Decay stage:مرحله خاموشی
Fully developed stage:مرحله توسعه کامل
Oxygen exclusion:حذف اکسیژن
extrications:رها سازی
Locating victims:مکان یابی قربانیان
Primary search:جستجوی اولیه
system line searc:سیستم جستجوی خطی
reinforced concrete:بتون ارمه
Roof coverings:سقف کاذب
Carbon monoxide:منواکسید کربن
Agility:چابکی
cutting, prying, and digging:تکه کردن ،
سوراخ کردن ، حفر کردن
gaining access :عملیات دسترسی
breaching:ایجاد سوراخ در دیوار
Roof ladders:نردبان سقفی
Pompier ladders:نردبان پامپیر
Folding ladders:نردبان تاشو
Extension ladders:نردبان کشویی
entry point:نقطه ورودی
Intake hose:هوز آبگیری
Hard intake hose:هوز آبگیری سخت
thermal:حرارتی
Hose jacket:پوشش هوز
Water treatment plants:مجتمع های تصفیه آب

hand line :جریان دستی Master stream :جریان های اصلی Low stream: جریان کم

Fog streams:جریان های مه پاش

forceable entry tools :ابزار های ورود اجباری

The point of no return :نقطه بدون باز گشت

VC:ابر بخارات قابل اشتعال

(Vapor Cloud Explosions (VCE:انفجار ابر بخارات قابل اشتعال

iso(incident safety officer):افسر ایمنی حادثه
Stinging area :منطقه عملیاتی
PPE(personal protective equipment)
PPC(personal protective clothing)
Protective hood :سرپوش حفاظتی
Combustion:احتراق
انضباط عملیاتی : reaction discipline
آمادگی تجهیزات: equipment preparatio
استقرار خودرو :engine station
فرماندهی عملیات :fire commandery

Deflagration :تند سوزی که سرعت سوختن در محدوده سانتی متر بر ثانیه و کمتر از سرعت صوت می باشد
Detonation:وقتی که سرعت احتراق زیاد باشد و به کیلومتر بر ثانیه برسد و بالاتر از سرعت صوت باشد ماده بسیار سریع تجزیه می شود و موج انفجار ایجاد می کند
Explosion:انفجار
Implosion:به مچاله شدن یا جمع شدن مخازن براثر کاهش فشار می گویند
DDT:
Detonationبه Deflagrationتبدیل